حیرانی(ققنوس)

کد شناسه :1166
  • عنوان :
    حیرانی(ققنوس)
  • شابک :
    9789643119263
  • کد کتاب :
    1166
  • تاريخ ورود :
    1395/03/01
  • رده ديويي :
    3/62فا8
  • ناشر :
  • مولف :
  • نوبت چاپ :
    1
  • سال چاپ :
    1395
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شومیز
  • نام گروه :
    رمانهای فارسی
  • تيراژ :
    1100
  • تعداد کل صفحات :
    512
  • وزن - به گرم :
    5420
  • قيمت :

«هرکس اینجا عاشق بشود سنگ می‌شود.» داستانی از عاشقیت و دلدادگی. اما چرا او سنگ نشده؟ دختر در پاسخش گفت چون خود دیو سیاه عاشق اوست و سنگش نکرده. جوان پرسید چرا نگریختی؟ دختر گفت چون پابند این‌جاست و جوان بیشتر از پیش عاشقش شد و گفت چه باید بکنم ای عشق؟ دختر به حسرت از گل سرخی گفت در دل غاری که با بوییدنش طلسمشان می‌شکند. جوان عزمش را جزم کرد و دختر پای چشمه نور به انتظار ماند. جوان از بادستان و خارستان و مارستان و تشستان گذشت و به غار دیو سیاه رسید و با او جنگید که ما تنها صداش را شنیدیم. صدای غرش آسمان و جرقه‌های نوری که چشم را آزار می‌داد. ناگاه نعره‌های دیو با فریاد دلخراشش خاموش شد و چشمان نگران دختر برفی که به انتظار نشسته بود به وحشت باز شد. سکوت و سیاهی همه جا را گرفت. کم کمَک از دل تاریکی صحنه نور سرخی سوسو زد. تکثیر شد، آینه پشت آینه، شد جو باریکه‌ای سرخ و کوچک، رسید به پای چشمه نور و آن هم سرخ شد. آنگاه... محمد علی سجادی نویسنده و کارگردان سینمای ایران این بار داستانی را نقل می‌کند که حیرانی نامیده‌اش. حیرانی از سرنوشت و تقدیر در دل طوفان حوادث این روزگار... . داستان حیرانی سال‌ها در انتظار انتشار باقی ماند تا در اردیبهشتی از انتظار به شکوفه بنشیند. سجادی پیش از این در سال 1389 رمان «با نوشته کشتن» را منتشر کرده بود.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر