اگر تاکنون کتابی درباره شوپنهاور نخواندهاید و یا او را نمیشناسید، این کتاب به شما کمک میکند کلیت تفکر این اندیشمند آلمانی قرن نوزدهم را بهتر درک کنید. فلسفه شوپنهاور، طبق معیارهای فلسفه قرن نوزدهم آلمان، فلسفهای است مختصر و مفید. شوپنهاور در سال 1788 در شهر بندری دانتسیگ (گدانسک کنونی) به دنیا آمد. او در بندر هامبورگ بزرگ شد و در محیطی رشد و نمو یافت که از آرامش بیبهره بود. شوپنهاور در یادداشتی دلشوره شدیدی را شرح داده است که به او دست داده بود: «هنگامی که والدینش خانه را ترک کرده بودند و او فکر میکرد آنها هرگز باز نخواهند گشت». این دلشوره در تمام زندگی با او ماند. او اظهار میکند: «همیشه دلشورهای دارم که باعث میشود وقتی هم که اصلاً خطری وجود ندارد، به دنبال خطر بگردم». شوپنهاور اغلب بد خلق بود و به هیچ وجه نمیتوانست احمقها را با خوشرویی تحمل کند. او برخلاف فریدریش نیچه، کسی که فلسفهاش، با رابطهای آمیخته از مهر و لیکن توأمان، متأثر از فلسفه شوپنهاور بود، هیچگاه مردم گریز نبود.گفتوگو یکی از بزرگترین خوشیهای شوپنهاور بود.
0 نظر