خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- قرن بیستم سرشار از تجربههای سیاسی ناب و متفاوت در طول تاریخ بشریت بوده است که این امر باعث شده محققان و نویسندگان زیادی سعی به شناخت ابعاد مختلف این تجربهها داشته باشند و کتابهایی زیادی نیز به تبع در اینباره منتشر شده است. کتاب «قرن دیکتاتورها» که اخیر از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است یکی از مهمترین این کتابها است. قرن دیکتاتورها کتابی است درباره دیکتاتورهای قرن بیستم. در این کتاب از بیست دیکتاتور نام برده میشود و با قلمی تند و تیز و بیانی صریح به موشکافی اقدامات سیاسی و بازبینی زندگی شخصی آنها میپردازد. این کتاب که زیر نظر اولیویه گز، نویسنده و برنده جوایز متعدد ادبی، و با مشارکت جمعی از نویسندگان و پژوهشگران تاریخ نوشته شده از منظری به حیات سیاسی قرن بیستم و کماکان نامآشنای آن میپردازد که نمونه آن را در سایر کتب تاریخی ندیدهایم. نویسنده در این کتاب به درون زیست شخصی، کودکی و تجربیات فردی تا ظهور شخص در عرصه قدرت نفوذ میکند، گویی که هماکنون در حال ثبت وقایع در شرف رخ دادن است. اولیویه گز در مقدمه این کتاب به مفهوم توتالیتاریسم و تمایز آن با استبداد فردی میپردازد و از شگفتی مواجههای میگوید که زمانی در دوران جوانی از دیدن پوسترهای متعدد دیکتاتورها روی درب خوابگاه دانشجویی به او دست داده بود. قرن دیکتاتورها کتابی است خواندنی و جذاب، به خصوص برای افرادی که روایتهای عام تاریخ عطش کنجکاویشان را فرو مینشاند. متن پیش رو حاصل گفتوگوی خبرگزاری ایبنا با ابوالفضل اللهدادی، مترجم کتاب است که به زوایای مختلف این اثر پرداخته است.
برای سوال اول بگویید چه مسئلهای باعث شد که شما به ترجمه این کتاب بپردازید؟
درباره این موضوع میتوانم اینگونه عنوان کنم که یکی از مهمترین حوزههای علاقه شخصی من به مسائل مربوط به دوران جنگ جهانی و همچنین سرگذشتها بوده است یعنی به طور کل به کتابهای تاریخی بسیار علاقه دارم خصوصا این دوران. یک انتشاراتی در فرانسه هست که کلا در زمینه موضوعات تاریخی فعالیت میکند. بسیاری از کتابهای این انتشارات را من رصد میکنم و سعی میکنم کتابهای مورد علاقهام را مطالعه کنم. زمانی که این کتاب منتشر شد با توجه به علاقه شخصیام و همچنین نکاتی که درباره این کتاب شنیده بودم کتاب را تهیه کردم و تصمیم گرفتم که کتاب را ترجمه کنم.
مهمترین وجه تفاوت و تمایز این کتاب چیست که تصمیم به ترجمه کتاب گرفتید؟
ببینید کتاب قرن دیکتاتورها دارایی ویژگیهایی هست که من در کمتر کتابی با این موضوع دیدهام. اولا اینکه در کمتر کتابی شاهد این هستیم که مجموعهای از دیکتاتورهای در یک تحقیق جمع آوری شده و به طور مجزا مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد. دوما اینکه در هر روایتی وجه جدیدی از زندگی دیکتاتورهای تاریخ را بازگو میکند. مسائلی را میگوید که شاید قبلا کمتر به آنها توجه شده باشد. مثلا موضوعات مربوط به دوران کودکی این اشخاص که تاثیر بسیار مهمی بر روی شخصیت آنها داشته است در این کتاب به خوبی مورد بررسی قرار میگیرد. این امر زمانی اهمیت پیدا میکند که این تاثیرات را کاملا در دوران زمامداری آنها میتوانیم مشاهده کنیم. اکثر کتابهای که در این حوزه منتشر میشود بیشتر محدود به همان دوران زمامداری رهبران سیاسی موسوم به دیکتاتورها است. در حالی که در این کتاب به دورانهای بسیار قبلتر زندگی این افراد ورود پیدا میکند.
پس با این اوصاف میتوان گفت که این کتاب برای شما بیشتر متناسب با دغدغههای شخصی بوده تا سویههای تاریخی و اجتماعی آیا واقعا اینگونه بوده است؟
نه به هیچ وجه اینگونه نیست. در واقع هرچند مسائل شخصی هم در انتخاب کتاب تاثیر دارد اما مسائل اجتماعی و توجه به نیاز واقعی اجتماع از مهمترین عوامل ترجمه این اثر است. شخصیتهایی که به هر حال طی یک دوره سیاسی خاص زمامدار بودهاند به طور قطع زندگیشان برای همه بسیار آموزنده است. امر مسلم این است زمانی که من کتابی را برای ترجمه مد نظر قرار میدهم حتما مخاطب و برد اجتماعی آنرا هم مورد توجه قرار میدهم و این سوال را مطرح میکنم آیا این کتاب به کار مخاطب ایرانی میآید و چیزی به آن اضافه میکند یا نه.
میدانید که در طول تاریخ ما دیکتاتورها و شاهان تمامیت خواهی بر جان و مال مردم حاکم بودهاند آیا میتوان بین این کتاب و دیکتاتورهای تاریخ ایران، امثال کسانی مثل رضاشاه، شباهتی برقرار کرد؟
به طور کل من اعتقاد دارم حیات دیکتاتورها یک فرمول کلی ندارد که بتوان این فرمول را برای همه آنها اعمال کرد مسلما شباهتهایی داشتهاند اما به هر حال هر کدام از آن رویه و رفتار خودشان را داشتهاند. منتهی یک اشتراکاتی هم بین همه آنها وجود داشته است. مثلا درباره چگونگی قدرت گرفتن آنها همگی به گونهای در آغاز خواستهاند که خود را به مردم نزدیک کنند. جدای آنهایی که با کودتا به قدرت میرسند اکثر سعی داشتهاند که خود را یک شخص مردمی و محبوب مردم معرفی کنند. و زمانی که به قدرت میرسند از مردم فاصله میگیرند.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب قرن دیکتاتورها مربوط به روش آن است اگر امکان دارد کمی درباره روش نگارش و شیوه مواجه با دیکتاتورهای قرن بیستم در این کتاب صحبت کنید.
اولا اینکه سرویراستار این کتاب یعنی الویه گز نویسنده است و در زمینه جنگ جهانی کتاب نوشته است به همین جهت میتوان گفت که وی به مباحث کتاب اشراف کامل دارند. نکته مهمتر اینکه هر دیکتاتوری را یک شخص متفاوت نوشته است و شخص نویسندهای که درباره آن دیکتاتور نوشته است در واقع متخصص آن حوزه و شخص دیکتاتور هست. تعدادی از نویسندههای این مجموعه اشخاص بسیار استاد و زبردستی هستند که عمر خود را بر سر موضوع مورد نظر صرف کردهاند به همین جهت عمق و اشراف خاصی را میتوان در این کتاب دید. نکته دیگر اینکه هر نویسندهای که درباره یک دیکتاتور خاص صحبت میکند هر کدام یک لحن خاص را دارند و من به عنوان یک مترجم مدتها درگیر پیادهسازی دقیق لحن این محققان و نویسندگان بودم. و من فکر میکنم مهمترین چالش کتاب همین است که بتوان لحنهای متفاوت هر نویسنده را در هر مقاله به نحو احسنت در آورد. بارها میشد که در مواجه با لحن یک دیکتاتور مثل قذافی که بسیار لحن حماسی داشت مدت زمان زیادی صرف کنم و در نهایت باید عرض کنم که خیلی سعی شده که در ترجمه کتاب لحن اصلی نویسندگان حفظ شود.
برای حفظ این لحن متفاوت نویسندگان کتاب آیا مرجع و کمکی غیر شخص خود شما هم بود یا خودتان به تنهایی این کار را انجام میدادید؟
اکثرا تنهایی بوده است. به طور کل من برای ترجمه یک کتاب از قبل کل کتاب را مورد مطالعه قرار میدهم و نکاتی را یادداشت میکنم که در طول ترجمه بسیار به کار من میآید. به همین جهت میتوانم بگویم روش من به طور کل ارتباط گرفتن با محتوای کتاب و فهم عمیق آن است.
چند صباحی است که در فضای نشر کشور کتابهای زیادی منتشر میشود که جوامع به اصطلاح بسته قرن بیستم را مورد بررسی قرار میدهند شاید یک نقد کلی به کتابهای از این دست وجود داشته باشد کتابیهایی که به عبارتی دارای نگرشهای لیبرال دموکراسی هستند و با همین دید نظامهای سیاسی قرن بیستم را روایت میکنند نظر شما درباره این موضوع چیست؟
من همه این کتابهای منتشر شده را مطالعه و بررسی نکردهام که بتوانم درباره همه اینها و این جریان نظر بدهم اما درباره کتاب قرن دیکتاتورها که من ترجمه کرده میتوانم بگویم اینگونه نیست. چرا که در این کتاب سعی میشود نکات مثبت این افراد و حکومتهای آنها گفته شود حتی درباره قذافی هم نکات مثبت حکومت وی گفته شده و اصلا اینگونه نیست که صرفا نکات منفی حکومتمداری آنها گفته شود.
پس میتوان گفت که این کتاب مغلوب ایده لیبرال دموکراسی غربی نشده است ؟
برای پاسخ دادن به سوال شما نکتهای را عرض کنم اکثر کتابهایی که درباره دیکتاتورها نوشته و ترجمه شده است به زبان انگلیسی بوده است در حالی که کتاب قرن دیکتاتورها جز معدود کتابهایی است که به زبان فرانسوی نگاشته شده و این تفاوت روش و بینش کاملا وجود دارد و میتوان کاملا این تفاوت نگاه را مشاهده کرد. شما نگاه کنید زمانی که به موضوع اشغال فرانسه توسط نازیها پرداخته میشود درباره فیلپ پته هم سعی میکند جانب انصاف را رعایت کند و من این موضوع را بخاطر همین تفاوت دیدگاه جهان انگلیسی زبان و فرانسه زبان میدانم.
در نهایت اگر بخواهید که مخاطبان فارسی زبان را تشویق به مطالعه این کتاب کنید چه مواردی را ذکر میکنید؟
ببین زمانی که شما این کتاب را مطالعه میکنید با زندگی 20 دیکتاتور آشنا میشوید این باعث میشود که مخاطب شناخت کلی نسبت به آنها پیدا کند و اگر علاقهمند باشند سراغ منابع دیگر جهت مطالعه بیشتر بروند. مثلا درباره آدولف هیتلر میبینیم که کتابهایی هست که از صفر تا صد زندگی وی را تشریح کردهاند من فکر میکنم کتاب قرن دیکتاتورها میتواند آغاز و دریچهای باشد برای شناخت بهتر تاریخ و شخصیتهای مهم سیاسی قرن حاضر.