به گزارش
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، چهار کتاب از
مجموعه پانوراما از سوی نشر ققنوس راهی بازار کتاب شدهاند. نشر ققنوس
بهتازگی اقدام به چاپ کتابهایی شامل داستانهای کوتاه نویسندگان و نشریات
مختلف کرده است. این کتابها با ترجمه مترجمان مختلف به چاپ رسیدهاند.
بر اساس آنچه در مقدمه اشاره شده الهامبخش انتشار این مجموعه کتابهای
جیبی کمحجم و ارزانقیمت انتشارات گالیمار بوده است. این مجموعه متشکل از
آثار داستانی شاخص نویسندگان بزرگ اعم از رمان، داستان کوتاه و داستان
بلند است. گروه انتشاراتی ققنوس پس از تجزیه و تحلیل اهداف مجموعه فولیو که
خلاصه شده بود در قراردادن داستانها یا رمانهای کوتاه یا بخشهایی از
رمانهای چندجلدی و گرانبها در دسترس همگان، تصمیم گرفته امکان کسب چنین
تجربهای را برای مخاطبان ایرانی نیز فراهم کند. انتشارات گالیمار را از
تصمیم خود مطلع کرده و چندوچون گرفتن کپیرایت را نیز جویا شده است. هدف
این مجموعه چیزی نیست جز همان جمله معروف: «خواندن گزیدهای از آثار به
مراتب بهتر از نخواندن آنهاست.»
«ابریشمی
گلبرجسته» شش داستان از نشریه نیویورکر با ترجمه شیوا مقانلو، «مرگنامه»
نوشته ادوارد لوه با ترجمه فرشاد رضایی، «کودکی یک رئیس» نوشته ژانپل
سارتر با تجربه حسین سلیمانینژاد و «بانو آمالیا» نوشته السا مورانته با
ترجمه صنم غیاثی از این جملهاند.
***
کتاب «بانو آمالیا» از این مجموعه، از کتابهایی است که مشتمل بر
داستانهای شاخص نویسندگان مطرح است. کتاب «بانو آمالیا» ۳ داستان کوتاه با
این عناوین را از نویسنده مذکور در بر میگیرد: بازی پنهانی، مادربزرگ و
بانو آمالیا. در این کتاب خواننده سه داستان از نویسنده و شاعر ایتالیایی
السا مورانته، میخواند. این نویسنده برنده جایزه ویارجیو برای رمان «نیرنگ
و جادو» است که از آثار مشهور اوست.
در ابتدای داستان «بازی پنهانی» که در ابتدای این کتاب آمده است، میخوانیم:
«درشکهای فرسوده و عجیب همیشه در میدان ایستاده بود. درشکهای که هیچگاه
کسی سوارش نمیشد. هر چند وقت یکبار، صدای ناقوس کلیسا که ساعت را اعلام
میکرد، چرت درشکهچی را پاره میکرد و به آنی چانهاش دوباره روی سینه
میافتاد. گوشه میدان، نزدیک عمارت زرد رنگ رورفته شهرداری، از روی صورت
مرمرین آبنمایی عجیب آب روان بود. ریشهای همچون لوله به هم تابیده مجسمه
مثل ماردوش چنبره زده بود و نگاه چشمان بیرون جسته بدون پلکش به مردگان
میمانست.»
این کتاب با ۷۱ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷ هزار تومان منتشر شده است.
***
نام ژانپل سارتر هر خواننده وفاداری را به یاد رمان «تهوع» میاندازد.
اما این نویسنده پس از رمان «تهوع» در یکی از داستانهای بلند خود موضوع
تهوع را تکرار میکند؛ در داستانی به نام «کودکی یک رئیس» که آخرین و
بلندترین داستان مجموعه «دیوار» است که در ژانویه 1939 منتشر شد. سارتر در
این داستان اندیشهاش را در زمینه غیرضروری بودن موجود پی میگیرد و از ذهن
سختگیری که راوی این اصل پرده میکشد، میگوید و همانطوری که عنوان شد
همین موضوع را چند ماه قبلتر در رمان تهوع پیش کشیده ولی در این داستان به
بررسی تحول یک کودک میپردازد.
در بخشی از این داستان میخوانیم:
«من با این لباس کوچولوی فرشتهها دوستداشتنی شدهام. خانم پورتیه به
مامان گفت: پسرک شما خیلی خواستنی شده است. با این لباس کوچولوی فرشتهها
دوستداشتنی شده. آقای بوفاردیه لوسین را بین زانوهایش کشید، بازوهایش را
نوازش کرد و لبخندزنان گفت: این دختر کوچولو یک پارچه خانم است. اسمت
چیست؟»
این کتاب با ۱۰۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر شده است.
***
از کتابهای دیگری که در این مجموعه وجود دارد، «مرگنامه» رمانی کوتاه از
ادوارد لوه نویسنده فرانسوی است. این رمان مهمترین اثر این نویسنده و
سرشار است از خردهروایتها و خاطرات راوی از دوستی که بیست سال قبل از
نوشتن رمان، در بیستوپنج سالگی به زندگی خود پایان داد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«من هرگز وارد این خانه نشدهام ولی حیاطش را، طبقه همکفش را و زیرزمینش را
میشناسم. صدها بار این صحنه را در موقعیتی یکسان در ذهن تکرار کردهام و
این همان تصویری است که اولین بار با شنیدن خبر خودکشیات به ذهنم خطور
کرد. خانهای است بر خیابان با سقف و دیوار پشتی نماکاری شده. گر چه
هیچکدام از اینها واقعی نیست.»
این کتاب همچنین با ۹۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹ هزار تومان به چاپ رسیده است.
***
مخاطب داستان کوتاه محال است نام مجله «نیویورکر» را نشنیده باشد. این مجله
از معتبرترین نشریات ادبی جهان است و اعتبار خود را از گزینش دقیق و
سختگیرانه داستانهای منتشرشده در این نشریه میگیرد. چاپ داستان در
نیویورکر برای هر نویسندهای نقطه عطف و سکوی پرتاب او به افق ادبی بالاتر و
اقبال ادبی بیشتر است.
کتاب «ابریشمی گلبرجسته» از این مجموعه مشتمل بر شش داستان از نشریه
نیویورکر است. مترجم این کتاب شیوا مقانلو تمام نویسندگانی را که
تکداستانی از آنها در این مجموعه آمده است، برای خوانندگان در مقدمه
مترجم به اختصار معرفی میکند. مقانلو در بخشی از مقدمه این کتاب
مینویسد: «داستانهای ارائه شده در کتاب حاضر را ابتدا ماهانه برای نشریه
الکترونیکی نیویورکفا به فارسی برگرداندم. نیویورکفا که با دبیر و گروهی
ایرانی اداره میشد، طی سال 2015 با هدف معرفی برترینهای نشریه نیویورکر
به فارسیزبانان در فضای مجازی منتشر میشد. »
این کتاب دارای شش داستان به نامهای «دوران صلح» نوشته لوک ماگلسون، «یوزل
در استادیوم» نوشته ریوکا گالچن، «مهم ممکن» نوشته آن بیتی، «ابریشمی
گلبرجسته» نوشته تسا هدلی، «اکتبر» نوشته مارتین ایمیس و «شکارچیان گل»
نوشته لارن گراف است. در بخشی از داستان «ابریشمی گلبرجسته» میخوانیم:
« سالی همیشه میدانست آن پارچه ابریشمی گلبرجسته به بانویی تعلق داشته که
قبل از عروسیاش مرده بود. مردی که میخواسته با او ازدواج کند عمارتی
باشکوه داشته و پارک آهو، و نقطه اوج داستان هم این که دختر همان پرستاری
بوده که هنگام بیماری مرد جانش را نجات بخشیده.»
در پشت جلد کتابهای پانوراما میخوانیم:
«به رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغتهای کوتاه و
فرصتهای طلایی. اتاق انتظار پزک و صف بانک و وقتهایی که توی تاکسی و مترو
میگذرانیم، میتواند وقف سرک کشیدن از پنجرهای کوچک به جهان عجیب
شاهکارهای ادبی شود. نیز بارها اتفاق افتاده که تلاش کردهایم مطالعه یکی
از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا
همگامنشدن با حال و هوای داستان از این کار بازماندهایم. در این مواقع
دسترسی به گزیدهای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده میتواند جرئت و شوق
مطالعه نوشتهای را که خواندنش کاری شاق به نظر میرسید در ما برانگیزد.
پانوراما همین هدف را دنبال میکند: جهاننمایی وسیع که به آسانی در دسترس
عموم مخاطبین قرار میگیرد.»
این کتاب هم با ۱۲۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱ هزار تومان عرضه شده است.