گروه محصولات

سهم ویترین کتابفروشی‌ها از تاریخ ایران باستان چقدر است؟

1393/07/19 شنبه

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- اخیرا واژه کتابسازی برای اهالی قلم، به واژه‌ای کلیشه‌ای و مورد بحث تبدیل شده است. نویسندگانی که از سر ذوق یا صرفا براساس منافع مادی آن بدون تسلط و اشراف بر حوزه تخصصی، سوار بر موج عطش دانستن مردم می‌شوند و قلم به دست می‌گیرند و کتاب می‌نویسند، بدون آنکه از اثرات کار خود مطلع باشند و بدانند که چه انحرافات فکری بر سر نسل آینده ما خواهد آمد.

«کتابسوزی دیروز یا کتابسازی امروز؟»، عنوان سوژه‌ای بود که اخیرا ایبنا با این دغدغه شروع کرد و با در نظر گرفتن چهار دوره تاریخی «باستان»، «میانه»(اسلامی)، «پهلوی» (معاصر) و «انقلاب اسلامی» به سراغ کارشناسان و اهل قلم رفت تا شاید این زنگ خطری که سال‌ها پیش به‌ویژه در دولت قبلی با افزایش کتابسازی در حوزه‌های مختلف به صدا درآمده، به گوش مسوولان و ناشران دولت کنونی برسد و نسخه‌ای برای این بیماری حوزه نشر پیچیده شود.

در این باره (با تاکید بر کتابسازی‌های دوران باستان) کافی است کمی در مطالب شبکه‌های اجتماعی مجازی و پیامک‌های امروز جوانان دقت کنیم تا نقل‌ قول‌های بسیاری از جملات گاها فریبنده‌ای را که به کوروش و داریوش بزرگ نسبت می‌دهند در آن‌ها بیابیم؛ کما اینکه این شخصیت‌های تاریخی،‌ نمونه‌ای هستند از خروار. 


پدیده کتابسازی و تولید کالاهای فرهنگی بنجل هم از این امر مستثنا نیستند و برخی از نویسندگان با روی آوردن به ایجاد تاریخ تصنعی سعی دارند از طریق گذشته‌ای پرشکوه، سوار بر موج احساس نیاز جامعه (مبنی بر دانستن گذشته‌های خود) شوند و آن را التیام بخشند و این موقعیت را بدل به فرصتی برای سودآوری بیشتر کنند.

به دنبال پیگیری این سوژه، گذری بر خیابان انقلاب که یکی از خیابان‌های اصلی کتاب در پایتخت ایران است داشته‌ایم تا با نگاهی بر ویترین‌ کتابفروشی‌ها ببینیم که آن‌ها چگونه تحت تاثیر این موج قرار گرفتند و دکور مغازه‌شان را چطور طراحی کرده‌اند. معرفی کتاب‌های باستانی در داخل این مغازه‌ها بدین معنا نیست که این آثار، از آثار کتابسازی شده هستند. ما قضاوت در این امر را بر عهده مخاطبان می‌گذاریم و تشخیص کتاب علمی و واقعی با کتابسازی را به آن‌ها می‌سپاریم. این گزارشی است از سفر چند ساعته در لابه‌لای کتاب‌های باستانی در ویترین مغازه‌های خیابان انقلاب. 

سفر خود را با مغازه‌ای از «انتشارات توس» که در ابتدای خیابان دانشگاه واقع شده، شروع کردیم که در آن کتاب‌هایی چون «اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی» (رحیم عفیفی)، «تاریخ هخامنشی: ریشه‌های سنت اروپایی» (ترجمه م‍رت‍ض‍ی‌ ث‍اق‍ب‌ف‍ر)، «آتوسا دختر کوروش بزرگ» (هلن افشار) و «هزاره‌های گمشده» (پرویز رجبی) در ویترین آن خودنمایی می‌کردند.

از کتاب «ایرانیان: دوران باستان تا دوره‌ی معاصر» (نوشته همایون کاتوزیان) در ویترین «انتشارات سحر» که گذر کردیم، ‌دکور «انتشارات گوتنبرگ» با تزیین کتاب‌هایی چون «ام‍پ‍رات‍وری‌ ه‍خ‍ام‍ن‍ش‍ی»‌ (پ‍ی‌یر ب‍ری‍ان‌)، «داریوش بزرگ: معمار امپراتوری هخامنشیان» (ایمان نوروزی) و‌ «خشایارشا (جهانگشای ناکام هخامنشی)» نوشته ایمان نوروزی توجه عابران را به خود جلب می‌کرد. 



با چند قدم آن طرف‌تر،‌ کتاب‌های «داریوش بزرگ: معمار امپراتوری هخامنشیان‬» (ایمان نوروزی) و «امپراتوری فراموش‌شده: جهان پارسیان باستان» (به کوشش فرخ مستوفی) به ترتیب، در ویترین انتشارات «خوارزمی» و «بیدگل» چشم هر بیننده‌ای را به خود معطوف می‌داشت و لحظاتی عابران را مجبور به توقف می‌کرد.
 
با نگاه موشکافانه و کنجکاوی مسیر خود را ادامه می‌دهیم تا چشم‌ها را به ویترین مغازه‌ها ریزتر کنیم و سر از دیگر ویترین‌های مغازه‌ها درآوریم. کتاب‌هایی چون «شکوه تخت جمشید» (ف‍رزی‍ن‌ رض‍ائ‍ی‍ان)‌، «ناگفته‌های امپراتوری ساسانیان» (تورج دریایی)، «شاهنشاهی اشکانیان» (ترجمه مانی صالح علامه) و «آیین زرتشت کهن روزگار و قدرت ماندگارش» (مری بویس) در ویترین «انتشارات پیشگام» چیده شده بودند. این کتاب‌ها در میان انبوهی دیگر از کتاب‌های ویترین مغازه، وسوسه خرید عابران را بر می‌انگیختند.

اما این پایان ماجرا نبود و در این مسیر به ویترین «انتشارات ققنوس» رسیدیم و کتاب‌هایی چون «سیری در ادیان جهان»، «ایران و ادیان باستانی»، «زرتشتیان»، «از ایران زردشتی تا اسلام» و «ارتش ایران هخامنشی» چشم‌ها را مجذوب خود می‌کردند.
 
«انتشارات نیل» ویترین دیگری بود که سر راهمان قرار داشت. انگار نیل همانند نامش که طولانی‌ترین رود جهان است، دریایی از کتاب‌ها را به نمایش گذاشته بود و سعی در سیراب‌ کردن عطش مخاطبان خود داشت و کتاب‌هایی چون «تاریخ اشکانیان» (به کوشش نعمت احمدی)، «ناگفته‌های امپراتوری ساسانیان» (تورج دریایی)، «از زبان داریوش» (ترجمه پرویز رجبی) و «تاریخ ایران قبل از اسلام» (حسن پیرنیا) را در دکور خود جای داده بود تا آن نیز از این قافله عقب نماند.

به نظر می‌رسد که «کتابخانه طهوری» هم در خیابان انقلاب از این ماراتن نمایش کتاب‌های باستان جا نمانده و «آموزش خط میخی» (هاشم رضی)،‌ «راز و رمزهای آیین میترا (مهر)» (ترجمه سید حسن آصف گاه، «شکوه سپاهان» (فرزین رضاییان) و «دایره‌المعارف اساطیر و آیین‌های باستانی جهان» (غلامرضا معصومی) را میهمان چشم‌های عابران کرده بود.


همچنان به سمت میدان انقلاب قدم زنان پیش می‌رویم و به «انتشارات آگاه» می‌رسیم که در این ویترین نیز کتاب‌هایی مانند «پژوهشی در اساطیر ایران» (مهرداد بهار) و «درآمدی بر ساختار اسطوره‌ای شاهنامه» (بهار مختاریان) جا خوش کرده‌اند و پس از گذشت 20 سال از درگذشت این اسطوره‌پژوه همچنان کتابش ویترین‌نشین است و چشم مخاطبان این حوزه را به سوی خویش می‌کشد.

برای دیدن بقیه ویترین کتابفروشی راه خود را پیش گرفتیم اما صدای داد و هوار افراد دستفروش رشته افکارمان را گسیخت. به همین دلیل سعی کردیم گوشه چشمی هم به بازار دستفروشان انقلاب داشته باشیم. در لابه‌لای بساط دستفروشان هم جای خالی این گونه کتاب‌ها احساس نمی‌شد و «کوروش بزرگ، زندگی و جهانداری بنیانگذار شاهنشاهی ایران» (شاپور شهبازی)، «‌زرتشت و تعالیم او» (هاشم رضی)، «‌اوستا: نامه مینوی آیین زرتشت» (ج‍ل‍ی‍ل‌ دوس‍ت‍خ‍واه‌) به چشم می‌خورد که دقایقی از زمان عابران مختلف را می‌گرفت و آن‌ها را مجذوب و مجبور به تورقی در آن‌ها می‌کرد.

سفر خود را با رسیدن به میدان انقلاب به پایان رساندیم چرا که چیزی که به دنبال آن بودیم عایدمان شد. ویترین مغازه‌هایی که باوجود مربوط نبودن حوزه‌های فعالیت خود سعی می‌کردند حداقل یک یا دو کتاب از دوره باستان را در خود جای دهند تا از این قافله عقب نمانند. کتاب‌هایی که وزنه‌ای برای میزان صحت و سقم آنها مشاهده نمی‌شود و مشخص ‌نیست که آیا معیارهای کتابنویسی در آنها رعایت شده یا نه؟ 

در این‌جاست که باید دقت، مسئولیت و وسواس علاقه‌مندان این گونه کتاب‌ها دو چندان شود؛ چرا که حتی با وجود نهاد یا مسئولی در امر متولی‌گری، مهار این کتاب‌ها ممکن نیست و این وظیفه بر دوش مخاطبان است تا قضاوتی را درباره این کتاب‌ها داشته باشند تا هر کتابی را به عنوان کتاب مرجع و علمی نپندارند و به آن‌ها استناد نکنند.

انصراف از نظر