گروه محصولات

چرا کتابخانه‌ها می‌توانند و باید تغییر کنند؟

1400/06/14 يكشنبه

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نویسنده: کامیلا نلسون دانشیار رسانه، دانشگاه نوتردام استرالیا/ مترجم: سیدامین موسوی‌زاده فصلی در انتهای کتاب «کتابخانه: فهرست شگفتی‌ها» از استوارت کلز وجود دارد که در آن نویسنده کتابخانه آینده را به صورتی در نظر می‌گیرد که در آن «انبوهی از دانش‌آموزان دلزده» بی‌توجه به «رایانه‌ها و ماشین‌های خواندن» با لذتی مضاعف به کاغذ و جوهر و مخمل و چرم چشم می‌دوزند.

این - مرگ کتاب - مرثیه‌ای آشناست که توسط کتاب‌شناسان در همه جا بازگو شده است. حماسه‌‌ای غم‌انگیز که در آن جالوت فناوری، داوود هنر و فرهنگ را از بین می‌برد. این ممکن است برای برخی به صورت سطحی جذاب باشد؛ گرچه این واقعیت را نادیده می‌گیرد که نوشتن خود نیز یک فناوری است و همراه با چرخ و اهرم، یکی از بزرگ‌ترین فناوری‌هایی است که تا کنون اختراع شده است و تاریخ نگارش قبل از اختراع کتاب قرار دارد. این موازی و بخشی از تاریخ دیگر شکل‌های فناوری است. تاریخچه کتابخانه مملو از شگفتی‌های مکانیکی است. برای نمونه، چرخ کتاب، فناوری پژوهش‌گران سده‌ی شانزدهم، یک دستگاه مکانیکی مبتکرانه است که با کنترل پا یا دست کار می‌کند و به خواننده اجازه می‌دهد در نسخه‌ها و جلدها به عقب و جلو حرکت کند و در اسرع وقت به بسیاری از کتاب‌های مختلف مراجعه کند.
 

چرخ کتاب از سال 1588/ منبع: ویکی‌پدیا


نزدیک‌تر به سده‌ خودمان، کتاب ریلی کتابخانه عمومی بوستون در سال 1895 نصب شده است، با شیارهایی که برای انتقال کتاب‌‌ها در هر طبقه از قفسه‌ها قرار داده شده‌ بودند. یا دستگاه تله‌تایپ بسیار نوین دورتایپ و تسمه نقاله که برای انتقال درخواست کتاب که در کتابخانه آزاد فیلادلفیا در سال 1927 استفاده می‌شد. یا دستگاه کنونی پس‌گرفتن کتاب مورد استفاده در دانشگاه شیکاگو، که دارای سامانه‌ بازوهای روباتیک است.

بر خلاف کلز، من فکر می‌کنم یک جنبه شگفت‌انگیز در رویای یک کتابخانه بی‌نهایت وجود دارد که می‌تواند خود را به صورت بیت‌ها و بایت‌ها در هر کجا که خواننده بخواهد وجود داشته باشد، سرهم کند. این به خوبی با رویای مردم‌سالارانه سواد توده‌ای مطابقت دارد.

ممکن است یک باستان‌شناس - که هزار سال دیگر کار می‌کند - یک عمر طول بکشد تا داده‌ها را از دیسک‌های فلاپی و سی‌دی رام‌ها که قبلا از بین رفته‌اند بازکند. همان‌گونه که صدها سال طول کشید تا ژان فرانسوا شامپولیون هیروگلیف‌های مصری را در سال 1822 رمزگشایی کرد و حتی بیش‌تر برای هنری راولینسون که اسرار خطوط خط میخی میان‌رودان باستان را کشف کرد.
 


البته کتاب جدید کلز یک تاریخچه برای خواندن یا نوشتن نیست. این کتاب تاریخچه کتاب‌ در جایگاه هنرساخته‌ها و مصنوعات است. داستان‌هایی را می‌گوید درباره کتاب‌هایی با منشأ مشکوک یا اصیل، که در کتابخانه‌های گمشده یا مجموعه‌های ‌خصوصی غیرقابل‌دسترسی کشف شده است که توسط دزدان کتاب یا مجموعه‌داران دیوانه و نابکار و یا به دستور مشتریان ثروتمند و سلطنتی ربوده شده‌اند. این یک روایت است – هرچند متاسفانه با کیفیتی شتاب‌زده - مملو از حکایت‌های عجیب در مورد تعداد انگشت‌شماری از کتاب‌ها که متعلق به تعداد انگشت‌شماری از مردم است؛ کتاب‌های گم‌شده و متراکم از شگفتی‌هایی عجیب.

قلمروهای مورد علاقه کلز کتابخانه‌های چفت‌وبست‌شده‌ی راهبان سده‌های میانه و مجموعه‌های زشت و رسوای مشتریان ثروتمند سده‌ی هجدهم هستند. برای مثال، کتابخانه سنت گال، که در خانه یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های سده‌های میانه در جهان است یا کتابخانه بادلین در آکسفورد، که هرگز قرار نبود مجموعه‌ای فراگیر باشد، بلکه، همان طور که ‌بنیان‌گذار آن توماس بادلی گفته بود، در پی حذف تعداد بی‌نهایت «امور ناشایستی» بود که او به عنوان «کتاب‌های چمدانی» یا «خرت‌وپرت» تعیین کرده بود.

من عاشق کتاب هستم. من به اندازه کافی خوش‌شانس بوده‌ام که ساعاتی را در کتابخانه‌ها از پکن تا سن‌پترزبورگ، و از بلگراد تا بوینس‌آیرس گذرانده‌ام. اما در عصر نابرابری اقتصادی و خصوصی‌شدن خدمات عمومی - دیوارهای پرداختی (پی‌وال)، دیوارهای آتش و پلتفرم‌های رسانه‌ای اختصاصی، و ناگفته نماند گوگل و آمازون - به سختی می‌توان با خیال‌اندیش‌های نوستالژیک این کتاب‌شناس متقاعد شد.

تجسم یک ایده از جامعه
بیش از 20 سال پیش، هنگامی که در نیویورک زندگی می‌کردم، و به عنوان یک نمونه‌خوان و بیش‌تر اوقات به عنوان پیش‌خدمت امرار معاش می‌کردم، به طور منظم به کتابخانه خیابان 42 (که به کتابخانه عمومی نیویورک نیز معروف است) سرمی‌زدم چون فقط چند بلوک با آپارتمان من در محله میدتاون، در خیابان پنجم بین خیابان 40 و 42، فاصله داشت.

فقط حجم این مجموعه نبود که من را به خود جلب کرد - 120 کیلومتر قفسه‌های کتاب که یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های جهان را در خود جای داده بود - یا سقف‌های تزیینی اتاق مطالعه اصلی، که طول یک بلوک شهر را در بر می‌گرفت، با 42 میز بلوط برای 636 خواننده، و نیز تاریکی غریب که با درخشش آرام چراغ‌های مطالعه قطع می‌شد. بلکه من شیفته سامانه‌ پنوماتیک کتابخانه بودم.

این اختراع پیچ‌درپیچ، که در آغاز سده بیستم آخرین فناوری روز به حساب می‌آمد، برگه‌های فراخوانی کتاب را از طریق لوله‌های برنجی که به اعماق زمین می‌رفتند می‌فرستاد – به جایی که هفت طبقه از قفسه‌های فلزی کتاب در آن قرار داشت، و سپس کتاب بر روی یک تسمه‌نقاله بیضی‌شکل فرستاده می‌شد تا وارد اتاق مطالعه شود.

به نظر می‌رسید که سامانه پنوماتیک - با فناوری هوا و بخار و کتاب عهد قجری‌اش- رویای آینده‌ای را که کنار گذاشته شده بود، یا شاید هرگز به آن نرسیده بود، محقق می‌کرد. کتابخانه‌ها فقط مجموعه کتاب نیستند، بلکه نهادهای اجتماعی، فرهنگی و فناوری هستند. آن‌ها نه تنها کتاب، بلکه ایده یک جامعه را نیز در خود جای داده‌اند.


اتاق مطالعه اصلی کتابخانه عمومی نیویورک/ منبع: مایک سگار، رویترز


پیشینیان کتابخانه عمومی نیویورک، یعنی کتابخانه‌های کارنگی در دهه 1880، نه تنها قفسه‌های کتاب، بلکه مراکزی اجتماعی بودند با حمام عمومی، سالن‌های بولینگ، اتاق‌های بیلیارد و حداقل در یک مورد عجیب - در کتابخانه آلگنی در پیتس‌بورگ – با طیفی از اسلحه در زیرزمین!
در اوایل سده 18، با ظهور فناوری‌های چاپ صنعتی و گسترش سواد عمومی، نه تنها کتابخانه، بلکه هزاران باشگاه کتاب در سراسر اروپا به وجود آمد. آن‌ها بسیار اجتماعی بودند، و گه‌گاه مکان‌هایی جنجالی، که فضایی را برای گردهمایی نه تنها برای مردان بلکه برای زنان فراهم می‌کردند. شام ماهانه یک ویژگی مشترک بود. قوانین باشگاه کتاب شامل مجازات برای مستی و فحاشی بود.

به همین ترتیب، کتابخانه افسانه‌ای اسکندریه - جایی که اراتوستن رشته جغرافیا را اختراع کرد و ارشمیدس ارزش دقیق عدد پی را محاسبه کرد – صرفا مجموعه‌ای از طومارها نبود بلکه مرکز نوآوری و یادگیری بود. این بخشی از یک موزه بزرگ‌تر با باغ گیاه‌شناسی، آزمایشگاه، محل زندگی و سالن سخنرانی بود. پس کتابخانه‌ها مکان‌هایی اجتماعی هستند.
 
کتابخانه‌های گم‌شده
«فهرست شگفتی‌ها»ی کولز وقتی بهترین است که داستان‌های این کتابخانه‌های قدیمی را بازگو می‌کند، و مسیرهای تصادفی کتاب‌ها، و متعاقب آن ایده‌ها را ترسیم می‌کند که از طریق فرایندهای ترجمه، دزدی دریایی و تصاحب به دست می‌آید و تجارت و فناوری‌های ساخت کاغذ که آن‌ها را قادر به این کار می‌کند.

کتابخانه فرعون رامسس دوم در هزاره دوم قبل از میلاد شامل کتاب‌های پاپیروس، برگ نخل، استخوان، پوست، کتان و سنگ بود. اما کلز می‌نویسد: «در سرزمین‌های دیگر و زمان‌های دیگر، کتاب‌ها هم‌چنین از ابریشم، جواهرات، پلاستیک، سیلیکون، بامبو، کنف، پارچه، شیشه، علف، چوب، موم، لاستیک، مینا، آهن، مس، نقره، طلا، پوسته لاک‌پشت، شاخ، مو، پوست خام و حتی روده فیل‌ها ساخته می‌شد.»

او می‌گوید، یک گوسفند تنها یک صفحه ورق می‌دهد. اما یک کتاب مقدس 250 برگه  نیاز دارد. انجیل شیطان، یک نسخه خطی بزرگ قرن 13 از بوهمیا، از پوست 160 الاغ ساخته شده است.
بطلمیوس کتابخانه اسکندریه را در حدود 300 قبل از میلاد در دهانه زمینی بین دریاچه و بندر فاروس تأسیس کرد. او نمایندگان خود را به نقاط مختلف به پادشاهان و امپراتورها فرستاد و از آن‌ها تقاضای قرض و نسخه‌های کتاب کرد.

داستان‌های زیادی در مورد نابودی این کتابخانه وجود دارد: این که این کتابخانه با حمله سربازان رومی یا مسیحیان افراطی یا شورش بت‌پرستان سوزانده شد - یا این که یک خلیفه دستور داد کتاب‌ها را برای گرم کردن آب حمام‌های شهری بسوزانند. یا به همان اندازه معتبر، همان طور که کلز اشاره می‌کند، طومارهایی که از پاپیروس شکننده ساخته شده بودند، به مرور زمان به سادگی متلاشی شدند.

اما دانش موجود در طومارها هرگز به طور کامل ناپدید نشد. حتی با از بین رفتن مجموعه، دادوستد سریع طومارهای غارت‌گران که در منطقه بازرگانان مجاور نسخه‌برداری شده بود، راه پیدا کردن آثار در نهایت به یونان و قسطنطنیه را حتمی کرد، جایی که کتابخانه‌های دیگر آن‌ها را برای هزار سال دیگر نگه‌داری کردند.
 
مجموعه‌های تخریب‌شده
یکی از مواردی که کلز در کتاب خود به آن نمی‌پردازد، مشکلاتی است که هنگام حذف کتاب‌ها، تخریب، سانسور و فراموش‌شدن آن‌ها به وجود می‌آید و در واقع، وقتی کتابخانه‌ها از بین می‌روند.
خواندن فهرستی از کتابخانه‌های تخریب‌شده، حیرت‌انگیز است: کتابخانه‌های قسطنطنیه توسط صلیبیون غارت شدند، نسخ مایاها توسط راهبان فرانسیسکنی تخریب شد، کتابخانه‌های پکن و شانگهای با اشغال نیروهای ژاپنی، و کتابخانه ملی صربستان توسط لوفت‌وافه نازی نابود شد. کتابخانه سیک‌های پنجاب به دستور ایندیرا گاندی، و کتابخانه کامبوج توسط خمرهای سرخ تخریب شد.

اخیراً، هزاران نسخه خطی بسیار گران‌بها در کتابخانه تیمبوکتو در مالی سوزانده شد و کتاب‌های کمیابی که شامل قرن‌ها یادگیری انسان در دانشگاه موصل بود، در آتش سوخت. داعش در زمان ویرانی فرهنگی شامل موزه‌ها، محوطه‌های باستان‌شناسی، زیارتگاه‌ها و مساجد، کتاب‌های فراوانی را به آتش کشیده است.

هم‌چنین ویرانی‌هایی وجود دارد که به اصطلاح «ائتلاف اراده» باید مسئولیت آن را بپذیرد. دکتر سعد اسکندر، مدیر کتابخانه و بایگانی ملی عراق، در دفتر خاطرات خود در تارگاه کتابخانه بریتانیا از خرابی کتابخانه خبر داد: مواد بایگانی 60 درصد، کتاب‌های کمیاب 95 درصد، نسخه‌های خطی 25 درصد از دست رفته است.


یک مرد عراقی از کتابخانه ملی ویران شده عراق در بغداد در آوریل 2003 کتاب جمع آوری می کند/ منبع: گلب گارانیچ، رویترز


ممکن است در عزاداری مرگ کتاب‌ها در زمان جنگ، چیزی وجود نداشته باشد، زیرا مردم در حال مرگ هستند. اما مشکل این است که بدون کتاب و اسناد، تاریخ جهان را نمی‌توان بازنویسی کرد.
در واقع، در حالی که کتاب‌داران عراقی سعی می‌کردند بقایای کتابخانه‌ای کشور خود را در فریزر کلوب بمب‌گذاری شده افسران عراقی حفظ کنند، ارتش آمریکا بی‌سروصدا آرشیو پلیس مخفی بعث را از کشور خارج کرد.

این‌ها مکان‌های تاریکی هستند که همان طور که جورج اورول گفته بود، ساعت‌ها در آن سیزده بار می‌نوازند و کلز به آن‌ها سر نمی‌زند. البته، طنز بزرگِ سانسور و آتش زدن کتاب این است که کتاب‌ها از بین می‌روند زیرا اعتقاد بر این است که آن‌ها مهم هستند و از قدرت خاصی برخوردارند.
 
کتابخانه‌های آینده

در عصر جهانی‌شدن همه چیز - و خصوصی‌سازی همه چیز - کتابخانه‌ها می‌توانند و باید تغییر کنند. به ندرت مورد بحث قرار می‌گیرد که یکی از نابودکنندگان بزرگ کتاب، به بهانه کاهش هزینه‌ها و محدودیت فضا، در واقع خود کتابخانه‌ها هستند. اما این فرآیند می‌تواند توسط شرکت‌هایی مانند «کتاب‌های جهانی بهتر» که کتاب‌های کتابخانه را از محل دفن زباله منحرف می‌کنند، صاحبان جدید پیدا می‌کنند و طرح های سوادآموزی را تأمین می‌کند - حتی می‌توانید رد پای خنثی کربن را در هنگام پرداخت انتخاب کنید.

منظور از کتابخانه ها، کتابخانه های عمومی رایگان، باز و در دسترس است، اما با وجود رقابت جدیدی از ظهور کتابخانه های خصوصی و اینترنت، منقرض نمی شوند. کتابخانه‌ها تبدیل به مقبره و یادگار نمی شوند، زیرا آنها وظیفه مدنی را انجام می‌دهند که بسیار فراتر از کتابهایی است که در اختیار دارند.

کتابخانه‌ها می‌توانند و باید تغییر کنند. مناطق مطالعه آرام کاهش می‌یابد، نه تنها با اتاق های رایانه بلکه با مناطق اجتماعی که بحث گروهی و خواندن راحت را تسهیل می‌کند، جایگزین می‌شود. کتابهای بیشتری به فضای خارج از محل منتقل می‌شود، اما روش های مبتکرانه تری نیز برای بازگرداندن این کتابها به خوانندگان وجود خواهد داشت.

تأکید بر افتتاح مجموعه کتاب‌های کمیاب برای تعداد بیشتری از خوانندگان خواهد بود. سرمایه گذاری بیشتری در مجموعه های دیجیتال وجود دارد و باید داشته باشد. تلفن همراه شما دیگر در کتابخانه خاموش نمی شود، اما ممکن است همان چیزی باشد که کتابخانه را روی صندلی شما به شما می‌آورد.

خبر مرگ "کتاب" هیچ ربطی به مرگ خواندن یا نوشتن ندارد. این در مورد تغییر اساسی در شیوه های خواندن است. فناوری های جدید، کتاب‌ها و کتابخانه‌ها را به مکان هایی می‌برد که هنوز تصور نمی شود. جایی که بدون شک شگفتی‌های جدیدی برای فهرست‌بندی وجود خواهد داشت
 
 
 منبع: رسانه‌ی استرالیایی محاوره (the conversation)
24 آگوست 2021
 

انصراف از نظر